پیامبر شناسی - پیامبر اعظم (حضرت محمد صلی الله علیه وآله) .
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زیورهای دنیا، خردهای ناتوان را تباه می سازد [امام علی علیه السلام]

پیامبر اعظم (حضرت محمد صلی الله علیه وآله) .

چهل حدیث از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم)

1- آیة المنافق ثلاث : اذا حدث کذب واذا وعد اخلف واذا اؤتمن خان
نشان منافق سه چیز است : 1 - سخن به دروغ بگوید . 2 - از وعده تخلف کند .3 - در امانت خیانت نماید .

صحیح مسلم ، کتاب الایمان ، ح 89



2- لا ینال شفاعتی من اخر الصلوة بعد وقتها
کسی که نماز را از وقتش تأخیر بیندازد، (فردای قیامت) به شفاعت من نخواهدرسید

(بحارالانوار،ج،83ص20)



3- أبغض الحلال الی الله الطلاق .
منفورترین چیزهای حلال در پیش خدا طلاق است .

سنن ابی داود ، کتاب الطلاق ، ح 1863



4- خَیرُ الأصحابِ مَن قَلَّ شِقاقُهُ و کَثُرَ وِفاقُهُ.
بهترین یاران کسی است که ناسازگاریش اندک باشد و سازگاریش بسیار

(تنبیه الخواطر، ج2، ص123 )



5- ابن آدم اذا اصبحت معافی فی بدنک آمنا فی سربک عندک قوت یومک فعلی الدنیاالعفاء .
فرزند آدم وقتی تن تو سالم است و خاطرت آسوده است و قوت یک روز خویش راداری ، جهانگر مباش .

کنز العمال ، ج 3 ، ص 782 ، ح 8740



6- ابن آدم عندک ما یکفیک وانت تطلب ما یطغیک لا بقلیل تقنع ولا بکثیر تشبع .
فرزند آدم ، آنچه حاجت تو را رفع کند در دسترس خود داری و در پی آنچه تو را به طغیان وا می دارد روز میگذاری ، به اندک قناعت نمیکنی و از بسیار سیر نمی شوی .

کنز العمال ، ج 3 ، ص 782 ، ح 8740



7- مَن رَدَّ عَن عِرضِ اَخیهِ المُسلِمِ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ اَلبَتَّةَ
هرکس آبروی مؤمنی را حفظ کند، بدون تردید بهشت بر او واجب شود.

(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال)



8- اتق دعوة المظلوم فإنما یسال الله حقه وان الله لن یضیع لذی حق حقه
از نفرین مظلوم بپرهیز زیرا وی به دعا حق خویش را از خدا میخواهد و خدا حق رااز حق دار دریغ نمیدارد .

کنز العمال ، ج 3 ، ص 507 ، ح 7650



9- اتقوا الحجر الحرام فی البنیان فانه اساس الخراب
از استعمال سنگ حرام در ساختمان بپرهیزید که مایه ویرانی است .

کنز العمال ، ج 15 ، ص 405 ، ح 41575



10- اَلعِبادَهُ سَبعونَ جُزء، اَفضَلُها جُزءً طَلَبُ الحَلالِ
عبادت هفتاد جزء است و بالاترین و بزرگترین جزء آن کسب حلال است.

(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال)



11- اتقوا فراسة المؤمن فإنه ینظر بنور الله
از فراست مؤمن بترسید که چیزها را با نور خدا می نگرد .

سنن ترمذی ، کتاب تفسیر القرآن ، ح 3052



12- اتقوا الدنیا فوالذی نفسی بیده انها لأسحر من هاروت وماروت
از دنیا بپرهیزید ، قسم به آن کس که جان من در کف اوست که دنیا ازهاروت و ماروت ساحرتر است .

کنز العمال ، ج 3 ، ص 182 ، ح 6063



13- اتقوا دعوة المظلوم فإنها تصعد الی السماء کأنها شرارة
از نفرین مظلوم بترسید که چون شعله آتش بر آسمان میرود .

کنز العمال ، ج 3 ، ص 500 ، ح 7601



14- لکل شیئى زکاة و زکاة الابدان الصیام
براى هر چیزى زکاتى است و زکات بدنها روزه است.

(الکافى، ج 4، ص 62)



15- اثنان یعجلهما الله فی الدنیا البغی وعقوق الوالدین .
دو چیز را خداوند در این جهان کیفر میدهد : تعدی ، و ناسپاسی پدر و مادر .

کنز العمال ، ج 16 ، ص 462 ، ح 45458



16- اجرأکم علی قسم الجد اجرأکم علی النار .
هر کس از شما در خوردن قسم جدیتر است به جهنم نزدیکتر است .

کنز العمال ، ج 11 ، ص 7 ، ح 30390



17- أجملوا فی طلب الدنیا فإن کلا میسر لما خلق له .
در طلب دنیا معتدل باشید و حرص نزنید ، زیرا به هر کس هر چه قسمت اوست می رسد .

سنن ابن ماجه ، کتاب التجارات ، ح 2133



18- هو شهر اوله رحمة و اوسطه مغفرة و اخره عتق من النار.
رمضان ماهى است که ابتدایش رحمت است و میانه‏اش مغفرت و پایانش آزادى از آتش جهنم.

(بحار الانوار،ج93،ص342)



19- احب الاعمال الی الله الصلاة لوقتها ثم بر الوالدین ثم الجهاد فی سبیل الله
بهترین کارها در نزد خدا نماز به وقت است ، آنگاه نیکی به پدر و مادر ، آنگاه جنگ در راه خدا .

کنز العمال ، ج 7 ، ص 285 ، ح 18897



20- احب العباد الی الله الاتقیاء الاخفیاء
محبوبترین بندگان در پیش خدا پرهیزگاران گمنامند .

کنز العمال ، ج 3 ، ص 153 ، ح 5929



21- انَّ الدینارَ وَ الدُّرهَمَ اَهْلَکا مَنْ کانَ قَبلکُمْ و هُما مُهْلِکاکُمْ.
همانا دینار و درهم پیشینیان شما را به هلاکت رساند و همین دو نیز هلاک کننده شماست.

(جهاد النفس، ص 247)



22- احب الاعمال الی الله أدومها وان قل .
محبوبترین کارها در پیش خدا کاریست که دوام آن بیشتر است ، اگر چه اندک باشد .

صحیح مسلم ، کتاب صلاة المسافرین و قصرها ، ح 1305



23- احب الاعمال الی الله من أطعم مسکینا من جوع أو دفع عنه مغرما أوکشف عنه کربا
بهترین کارها در پیش خدا آن است که بینوایی را سیر کنند ، یا قرض او رابپردازند یا زحمتی را از او دفع نمایند .

کنز العمال ، ج 6 ، ص 342 ، ح 15958



24- لا فقر اَشد من الجهل ، لا مال اَعود من العقل . 
هیچ تهیدستی سخت تر از نادانی و هیچ مالی سودمندتر از عقل نیست .

(اصول کافی،ج1،ص30)



25- احب الاعمال الی الله حفظ اللسان
بهترین کارها در پیش خدا نگهداری زبان است .

کنز العمال ، ج 3 ، ص 551 ، ح 7851



26- احب الجهاد الی الله عز وجل کلمة حق تقال لامام جائر
بهترین جهادها در پیش خدا سخن حقی است که به پیشوای ستمکار گویند .

مسند احمد ، باقی مسند الانصار ، ح 21137



27- احب الطعام الی الله ما کثرت علیه الایادی
بهترین غذاها در پیش خدا آن است که گروهی بسیار بر آن بنشیند .

کنز العمال ، ج 15 ، ص 233 ، ح 40716



28- احب اللهو الی الله تعالی إجراء الخیل والرمی .
بهترین بازیها در پیش خدا اسب دوانی و تیراندازی است . 

کنز العمال ، ج 4 ، ص 344 ، ح 10812



29- طلب العلم فریضة علی کل مسلم، الا ان الله یحب بغاة العلم
طلب علم بر هر مسلمانی واجب است، همانا خدا جویندگان علم را دوست دارد.

(اصول کافی ج 1 /باب دوم/ص 35)



30- احب الله تعالی عبدا سمحا اذا باع وسمحا اذا اشتری وسمحا اذا قضی وسمحا اذااقتضی .
خداوند بندهای را که به هنگام خرید و هنگام فروش و هنگام دریافت سهلانگار است دوست دارد .

نهج الفصاحه ، ص 15 ، ح 85



31- احب عباد الله الی الله أنفعهم لعباده .
از جمله بندگان آن کس پیش خدا محبوبتر است که برای بندگان سودمندتر است .

نهج الفصاحه ، ص 15 ، ح 86



32- أحثوا التراب فی وجوه المداحین .
بر چهره ستایشگران ، خاک بیفشانید .

کنز العمال ، ج 3 ، ص 574 ، ح 7960



33- احزم الناس أکظمهم للغیظ
آنکه در فرو بردن خشم از دیگران بیشتر است ، از همه کس دور اندیشتر است .

نهج الفصاحه ، ص 17 ، ح 95



34- اختبروا الناس بأخدانهم ، فإن الرجل یخادن من یعجبه
مردم را از معاشرانشان بشناسید ، زیرا کند هم جنس با هم جنس پرواز .

نهج الفصاحه ، ص 19 ، ح 106



35- اخوف ما أخاف علی امتی الهوی وطول الامل .
بر امت خویش بیش از هر چیز از هوس و آرزوی دراز بیم دارم .

کنز العمال ، ج 3 ، ص 490 ، ح 7553



36- ادعوا الله وأنتم موقنون بالاجابة واعلموا أن الله لا یستجیب دعاء من قلبغافل لاه .
خدا را بخوانید و به اجابت دعای خود یقین داشته باشید و بدانید که خداوند دعارا از قلب غافل بی خبر نمی پذیرد .

کنز العمال ، ج 2 ، ص 72 ، ح 3176



37- ادنی أهل النار عذابا ینتعل بنعلین من نار یغلی دماغه من حرارة نعلیه .
از مردم جهنم آنکه عذابش از همه آسانتر است دو کفش آتشین بپا دارد که مغزوی از حرارت کفشهایش به جوش میآید .

کنز العمال ، ج 14 ، ص 527 ، ح 39507



38- ادنی جبذات الموت بمنزلة مائة ضربة بالسیف .
آسانترین کشش های مرگ مانند صد ضربت شمشیر است .

کنز العمال ، ج 15 ، ص 569 ، ح 42208



39- اذا ابتلی أحدکم بالقضاء بین المسلین فلا یقض وهو غضبان ولیسو بینهم فی النظروالمجلس والاشارة
اگر یکی از شما به کار قضاوت میان مسلمانان دچار شود باید به هنگام غضب ازقضاوت خودداری کند و میان ارباب دعوا در نگاه و نشیمنگاه و اشاره تفاوتی نگذارد .

کنز العمال ، ج 6 ، ص 102 ، ح 15034



40- اذا أحب الله عبدا حماه الدنیا کما یظل أحدکم یحمی سقیمه الماء .
وقتی خداوند بندهای را دوست دارد ، دنیا را از او منع میکند چنانکه شما مریض خویش را از نوشیدن آب منع میکنید .

کنز العمال ، ج 6 ، ص 471 ، ح 16595



 




موسی مباشری ::: یکشنبه 86/1/5::: ساعت 11:57 عصر

تشکیل حکومت براى تحقق آرمانها‏
دین اگر با قدرت همراه شود، خواهد توانست گسترش و بسط پیدا کند؛ اهداف و آرزوهاى دینى را تحقق ببخشد و آرمانهایى را که دین شعار آنها را مى‏داده است، در جامعه به وجود آورد. اینها بدون قدرت امکان ندارد؛ با قدرت ممکن است. مثلاً شما خیال مى‏کنید عدالت اجتماعى را در جامعه مى‏شود با نصیحت، توصیه، التماس و خواهش به وجود آورد؟ عدالت اجتماعى، رفع تبعیض و کمک براى استقرار تساوى در قانون را مگر مى‏شود بدون قدرت، در سطح داخل جامعه به یک صورت، و در سطح جهان به صورت دیگر به وجود آورد؟
... پس قدم بعدى، تشکیل حکومت است؛ اما تشکیل حکومت هدف نیست؛ نکته‏ى اساسى اینجاست. تشکیل حکومت براى تحقق آرمانهاست. اگر حکومت تشکیل شد، ولى در جهت تحقق آرمانها پیش نرفت، حکومت منحرف است؛ این یک قاعده‏ى کلى است؛ این معیار است. ممکن است تحقق آرمانها سالهایى طول بکشد و موانع و مشکلاتى بر سر راه وجود داشته باشد؛ اما جهت حکومت - جهت و سمتگیرى قدرتى که تشکیل شده است - حتماً باید به سمت آن هدفها و آرمانها و آرزوهایى باشد که شعار آن داده شده است و داده مى‏شود و در متن قرآن و احکام اسلامى وجود دارد. اگر در آن جهت نبود، بلاشک حکومت منحرف است. معیار این است که عدالت اجتماعى و نظم متکى بر قانون به وجود آید و مقررات الهى همه جا مستقر شود.

ترسیم جامعه‏ى آرمانىِ توحیدى‏‏
پیغمبر وارد مدینه شد تا این نظام را سرِ پا و کامل کند و آن را براى ابد در تاریخ، به عنوان نمونه بگذارد تا هر کسى در هر جاى تاریخ - از بعد از زمان خودش تا قیامت - توانست، مثل آن را به وجود آورد و در دلها شوق ایجاد کند تا انسانها به سوى چنان جامعه‏اى بروند.

نزول قرآن براى استفاده‏ى همگان‏‏‏
قرآن کتاب هدایت است؛ کتاب حکمت است؛ کتاب اخلاق است؛ کتاب زندگى است؛ کتاب سیاست است؛ کتاب تکامل انسانى است؛ مجموعه‏ى آیات ارزشمند الهى براى انسان است. ... قرآن براى هدایت نسلهاى انسان در طول تاریخ آمده است تا مردم را از ظلمات خارج کند و به نور هدایت کند؛ کتابى که تبیان همه چیز در اوست؛ کتابى که پاسخ به استفهامهاى بشرى در آن گنجانده شده است؛ کتابى که براى همیشه‏ى زندگى انسان کافى است.

پیوند دین و سیاست‏‏‏
در حالى‏که نخستین شعار اسلام، توحید، یعنى نفى همه‏ى قدرتهاى مادى و سیاسى و همه‏ى بتهاى بى‏جان و باجان بود، و در حالى‏که اولین اقدام پیامبر (صلّى‏اللَّه‏علیه‏وآله) پس از هجرت، تشکیل حکومت و اداره‏ى سیاسى جامعه بود، و یا دلایل و شواهد فراوان دیگرى که بر پیوند دین و سیاست حکم مى‏کند، باز کسانى پیدا مى‏شوند که بگویند دین از سیاست جداست، و کسانى هم پیدا شدند که این سخن ضد اسلامى را از آنها بپذیرند.
شروع این راه در سیزده سال اولِ زندگى پیغمبر است، تا این‏که منتهى به تشکیل حکومت مى‏شود. پس قدم بعدى، تشکیل نظام مبتنى بر این تفکر و بر پایه‏ى بعثت است. لذا توجه مى‏کنید که از این ترتیب، خوب مى‏شود فهمید حرف کسانى که سعى مى‏کنند تا دین و بخصوص دین اسلام را جداى از حکومت معرفى کنند، غلط است. البته همه‏ى ادیان در این جهت مثل هم هستند؛ لیکن این ادعا در مورد اسلام، خیلى عجیب است که کسى بخواهد دین اسلام را از زندگى، سیاست، اداره‏ى کشور و از حکومت جدا کند، کنار بگذارد و بین اینها تفکیک ایجاد نماید.
از بزرگترین مظاهر شرک در عصر حاضر، تفکیک دنیا از آخرت، و زندگى مادى از عبادت، و دین از سیاست است. گویى خداى دنیا - معاذاللَّه - جباران و زورگویان و چپاولگران و ابرقدرتها و جنایتکارانند، و استضعاف و استعباد و استثمار خلایق و علو و استکبار نسبت به بندگان خدا حق مسلّم آنهاست و همگان باید پیشانى اطاعت بر آستان تفرعن آنها ساییده و در برابر زورگویى و غارتگرى و میل و اراده‏ى بى‏مهار آنان تسلیم باشند و اعتراض نکنند؛ چرا که وعاظالسلاطین و نوادگان «بلعم باعورا» فریاد برخواهند آورد که دخالت در سیاست کردید، و اسلام را چه به سیاست؟!
این، همان شرکى است که امروز مسلمانان باید با اعلام برائت، دامن خود و اسلام را از آن تطهیر کنند. آنچه جاى تأسف است، این‏که سالها غفلت مسلمین و مهجور ماندن قرآن سبب شد که دستهاى تحریف بتوانند به نام دین، هر سخن باطلى را در اذهان جاى داده و بدیهى‏ترین اصل دین خدا را منکر شوند و شرک را جامه‏ى توحید پوشانده و مضمون آیات قرآن را بى‏دغدغه انکار کنند.
این از اساسى‏ترین مسائل است. در گذشته، این معنا را تصریح نمى‏کردند؛ اما امروز بصراحت مى‏گویند که «دین را باید از سیاست جدا کنید». ما عرض مى‏کنیم که دین اسلام، بلکه همه‏ى ادیان الهى، سیاست و علم و زندگى و مسائل اجتماعى را در متن خود دارند. نمى‏شود کسى به بخشى از دین معتقد و عامل باشد و به بخشى دیگر نباشد. دین، اداره کننده‏ى زندگى انسان در همه‏ى صحنه‏ها، از جمله صحنه‏ى سیاست است.
سیاستمدارانى که دائماً دم از جدایى دین و سیاست مى‏زنند و کسانى از مدعیان دیندارى که به کمک آنان شتافته و همین سخن را تکرار مى‏کنند، آیا هرگز در آیات قرآن و تاریخ اسلام و احکام شریعت اندیشیده‏اند؟ آیا فکر کرده‏اند که اگر دین جدا از سیاست است، پس چرا قرآن همه‏ى امور سیاسى را، یعنى حکومت را، قانون را، صف‏بندى‏هاى زندگى را، جنگ و صلح را، تعیین دوست و دشمن را، و دیگر مظاهر سیاست را، همه و همه را به خدا و دین خدا و اولیاى خدا مرتبط مى‏کند؟
آیا جهاد اسلامى که در صدها آیه‏ى قرآن و حدیث مسلّم، در زمره‏ى برترین فرایض دینى قرار گرفته و ترک آن مایه‏ى ذلت و شقاوت دنیا و آخرت شناخته شده، براى به دست آوردن چه چیز و دفاع از کدامین ارزش است؟ آیا حیات طیبه‏اى که براى تحصیل آن باید جهاد کرد، زندگى در زیر سایه‏ى شوم ولایت غیرخداست؟ بر خاک مذلت نشستن و حاکمیت جباران و ارزشهاى غیرالهى را تماشا کردن و تن به ذلت دادن است؟ و اگر چنین نیست و جهاد براى تحصیل حاکمیتِ اللَّه و خروج از ولایت طاغوت به ولایتِ اللَّه است، پس چگونه مى‏توان نقش و ارزش سیاست را در دین و در هدفهاى تعیین‏شده‏ى دینى، دست کم یا نادیده گرفت؟

تخلق به اخلاق اسلامى‏‏‏‏
خود آن حضرت، بنا بر حدیث متواتر و معروف فرمود: «بُعِثْتُ لأُتَمِّمَ مَکارِمَ الأَخْلاقِ». بعثت با این هدف در عالم پدید آمد که مکرمتهاى اخلاقى و فضیلتهاى روحى بشر عمومیت پیدا کند و به کمال برسد.
خصوصیت بعثت پیغمبر (صلّى‏اللَّه‏علیه‏وآله) دعوت به مکارم اخلاق بود؛ این هم یک عنصر و نکته‏ى دیگر در حیات رسالتى و بعثت پیغمبر. پس مى‏توان گفت که در حقیقت یکى از مرزها و ممیزه‏هاى اسلام و جاهلیت، مسأله‏ى اخلاق است.
حکومت اسلامى و حاکمیت پیامبران براى همین است؛ «إنَّما بُعِثْتُ لأُتَمِّمَ مَکارِمَ الأخلاقِ».
«لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ یَتْلُواْ عَلَیْهِمْ ءَایَاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَةَ»تزکیه و آموختن کتاب و حکمت، همان تحول درونى انسان است. انسان براى این‏که به هدف خلقت خود برسد، باید به هدف بعثت انبیاء درباره‏ى خود نائل شود؛ یعنى متحول گردد، درست شود، خوب شود و از آلودگى‏ها و پستى‏ها و عیبها و هواجسى که در درون انسان است و دنیا را به فساد مى‏کشاند، نجات پیدا کند؛ این در قلمرو وجود فرد است؛ بعثت براى این است. در بیانى هم که فرمودند: «إنَّما بُعِثْتُ لأُتَمِّمَ مَکارِمَ الأخلاقِ»، باز برگشتش به این است؛ «برانگیخته شده‏ام که مکرمتهاى انسانى را کامل کنم»؛ یعنى تهذیب انسان، تزکیه‏ى انسان، انسان را به حکمت سوق دادن، او را از جهالت بساطتِ عامیانه به فهم و زندگى حکیمانه رساندن. این، در مقوله‏ى فرد و در قلمرو حیات فردى است.




موسی مباشری ::: یکشنبه 86/1/5::: ساعت 11:57 عصر

معادل ده هزار صلوات

         این صلوات در بین عامه وخاصه شهرت تمام دارد ومی گویند یک بار آن مثل ده هزار با ر صلوات فرستادن است عامه حکایت کرده اند شخصی نزد سبکتکین رفت وگفت مدتی است می خواستم رسول خدا (ص) را به خواب ببینم وغم خود رابگویم دیشب سعادت یار شد آن حضرت را در خواب دیدم گفتم یا رسول الله هزار درهم قرض دارم وبر ادایشستم می ترسم اجل برسد وبرگردنم بماند آن حضرت فرمود نزد توآیم ومبلغ را از تو بستانم گفتم شاید باور نکند ونشان طلبد فرمود به او بگو به آن نشان که اول شب سی هزار وآخر شب سی هزار بار برمن صلوات می فرستید شاه به گریه آمد وتصدیق کرد وقرض او را داد وهزار درهم به او بخشید ارکان از تعجب گفتند او رابراین سخن محال تصدیق می کنی باآن که اول شب وآخر شب باتوایم واگر شب وروز مشغول باشی شصت هزار رانتوانی گفت من از علما شنیده ام هرکه یک بار این صلوات را بفرستد گویا ده هزار صلوات فرستاده ومن در اول شب وآخر شب سه بار آن را می خوانم لذا دانستم پیغام حضرت درست است:

اَللّهُمَ صَلِّ  َعلی سَیّدِ نا وَنَبِیّنا مُحَمَّد َ‌وآِِلهِ مَاخَْتَلَفَ اْلمَلَوانِ وَتَعاقَبَ ْالَعصْرانِ وَکَرَّاْلجَدیدانِ وَ اسْتَقْبَلَ اْلفَرْقَدانِ وَبَلِّغِ رُوحَهُ وَاَرواحَ اَهْلِ بَیْتِِهِ منّاّ  اََّلتِحیَّهَ وَالسَّلامَ




موسی مباشری ::: شنبه 86/1/4::: ساعت 12:22 صبح

<      1   2   3      
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 0


بازدید دیروز: 7


کل بازدید :161876
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
موسی مباشری
رهبر معظم انقلاب(مدظله العالی) در این مقطع زمانى، یاد و نام مبارک پیامبر اعظم از همیشه زنده‏تر است؛ و این یکى از تدابیر حکمت و الطاف خفیّه‏ى الهى است. امروز امت اسلام و ملت ما بیش از همیشه به پیغمبر اعظم خود نیازمند است؛ به هدایت او، به بشارت و انذار او، به پیام و معنویت او، و به رحمتى که او به انسان‏ها درس داد و تعلیم داد. امروز درس پیغمبر اسلام براى امتش و براى همه‏ى بشریت، درسِ عالم شدن، قوى شدن، درس اخلاق و کرامت، درس رحمت، درس جهاد و عزت، و درس مقاومت است. پس نام امسال به طور طبیعى، نام مبارک پیامبر اعظم است. در سایه‏ى این نام و این یاد، ملت ما درس‏هاى پیغمبر را باید مرور کند و آنها را به درس‏هاى زندگى و برنامه‏هاى جارى خود تبدیل کند. ملت ما به شاگردى مکتب نبوى و درس محمّدى (صلّى‏اللَّه‏علیه‏وآله) افتخار مى‏کند **********************************
 
>>فهرست موضوعی یادداشت ها<<<
 
 
>>لوگوی دوستان<<
 
>>موسیقی وبلاگ<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<