ویژگی های اخلاقی ورفتاری پیامبر در خانواده - پیامبر اعظم (حضرت محمد صلی الله علیه وآله) .
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
«بهترین های امّت من، کسانی هستند که چون گرفتار بلای الهی شوند، پاکدامنی ورزند» . [ابن عبّاس ـ به نقل از رسول خدا ـ]

پیامبر اعظم (حضرت محمد صلی الله علیه وآله) .

رعایت عدالت

            یکى از ویژگیهاى پیامبر اکرم(ص)رعایت مساوات بین همسران بـود که به مواردى از آن اشاره مى شود:

ـ پـیامبـر اکرم(ص)مهریه هر یک از زنانش را چـهارصد درهم قرار داد(مهر السنه)و فرقى بـین عایشه, حـفصه, ام سـلمه, سـوده, میمونه, زینب دختر جحش و زینب دختـر خزیمه نگذاشت و ملاحظاتـى از قبیل قریشى و غیر قریشى, جوان و غیر جوان, بیوه و غیر بـیوه و امثال آن را در مهریه دخالت نداد. این تساوى حتـما اثر مثبـت خود را در ذهن زنان مى گذارد, تـا خـود را از نظر شخـصیت و سایر امور همانند یکدیگر ببینند. اگر یکـى از آنها ویژگى خـاص یا وضـعـیت ویژه اى داشـت, در آن وضعیت, پیامبر(ص)بـه نحو دیگرى جبـران کار و فعالیت و ویژگى او را مى کرد و با زبـان یا عمل بـه گونه اى رفتار مى کرد که تساوى و برابرى, بـرترى شخصى را از بـین نبـرد, که بـه مواردى از آن در آینده اشاره خواهد شد. على رغم اینکه هفت تن از همسـران داراى مهریه مسـاوى بـودند, ولى بـراى صفیه و جـویریه چنین مهریه اى ذکر نشده است. شاید بـه این جهت که ((صفیه)) اسیرى بـود که بـه اسارت در آمد و پیامبـر اکرم(ص) او را براى خود انتخاب(اصطفا)کرد و بـه این گونه افراد مهریه اى تعلق نمى گیرد و آزادى او مهریه اش شده است و ((جویریه)) اسیرى بود که سهم ((ثابـت بـن قیس)) انصارى شد و سپس بـا او عقد کتـابـتـى(یک نوع قرارداد آزادسـازى بـردگان)نوشت که در مقابـل پرداخت پول بـه عنوان مال الکتابـه آزاد شود. وى بـراى تهیه پول نزد پـیامبـر اکرم(ص)آمد و حـضـرت فـرمود: آیا بـهتـر از آن را نمى خواهى؟ پرسید: بـهتر کدام است؟ فرمود: پرداخت مال الکتابـه و ازدواج با من. گفت: بله. و پیامبر اکرم(ص)مال الکتابه را پرداخت و با او ازدواج کرد. بـه گمان زیاد مال الکتـابـه بـیش از چـهارصد درهم بـوده, ولى پـیامبـر اکرم(ص)آن را پـرداخت کرده است, زیرا ((جویریه)) مالى نداشت, اما پیامبـر اکرم(ص)آن را بـه عنوان مهریه قرار نداد تا او را بر دیگران برترى بخشیده باشد. همسر دیگرى که مهریه اش با دیگران تفاوت داشت, ام حبـیبـه دختر ابوسفیان بـود. او همراه بـا شوهر خود بـه حبـشه رفت و در آنجا شوهرش نصرانى شد. پیامبـر اکرم(ص) نجاشى را وکیل کرد او را بـه ازدواج حضرت درآورد و مهریه او چهارصد دینار بود. از سیره ابـن هشام و کامل بـن اثـیر معلوم نمى شود چـه کسـى این مهریه را مشخص کرده است, ولى ((ابن عبدالبر)) در استیعاب تصریح مى کند: این مقدار مهریه را نجـاشى مشخص کرده است. بـنابـراین اشکالى از ناحیه برابرى مهریه ها بر پیامبـر اکرم(ص) وارد نیست. اگرچه حتى بر فرض اینکه پیامبـر اکرم(ص)این مهریه را مشخص کرده باشد, اشکالى وارد نیست, زیرا ام حبیبه علاوه بـر مهریه نیاز بـه نفقه داشت و مقدار اضافه را ممکن اسـت بـه حـسـاب نفقه و هزینه زندگیش گذاشت, زیرا هزینه زندگى بـه عهده شوهر اسـت و پـیامبـر اکرم(ص)باید آن را پرداخت مى کرد.

 ـ علاوه بر مهریه از نظر نفقه و هزینه زندگى, پیامبر(ص)رعایت برابـرى و تساوى را مى کرد; مثلا پس از فتح خیبـر به هر کدام طبـق قول ((واقدى)) صد وسق (هشتاد وسق خرما و بـیست وسق جو)پرداخت کرد.ابـن هشام در این بـاره مى گوید: و قسم لهن مئه وسق و ثمانین وسقا,که معلوم نیست آیا به بـرخى صد و بـه بـرخى هشتـاد وسق داده و یا بـه هر کدام مجموعا صد وسق داده که هشتادتاى آن از یک جنس و بـقیه از جنس دیگرى بـوده است, تا بـا عبارت ((مغازى)) تـطبـیق کند و یا بـه هر کدام صد و هشتـاد وسق داده اسـت. احـتـمال اخـیر درسـت نیسـت, چـون در این صورت کلمه ((وسق)) در عبارت زاید است. احتمال اول نیز درست نیست, زیرا در این صورت باید تفصیل مى داد به کدام یک از زنان هشتاد و به کدام یک صد وسق داده است; همان طور که او و ((واقدى)) در بـاره سـهم دیگران تفصیل داده اند. بنابـراین احتمال وسط صحیح تر است. بـه هر حال ((واقدى)) که داستان و حوادث جنگها را نوشتـه, بـیان مى کند پیامبـر اکـرم(ص)سـهم آنان را بـه طور متـسـاوى پـرداخـت کـرد. ((وسق)) عبارت از شصت صاع اسـت و صاع تـقریبـا سـه کیلوگرم است. در نتیجه سهم هر زن هیجده تن مى شود که رقم نسبـتـا بـالایى اسـت, ولى احـتـمال دارد صاع و وسـق معانى دیگرى داشتـه بـاشد.                                                                        ـ پیامبر اکرم(ص)در سایر امور نیز رعایت تساوى و برابرى را مى کرد; مثـلا صبـحگاهان, پـس از نماز بـه حجره یکایک همسرانش سر مى زد و از آنان احوالپرسى مى کرد.                                                                         ـ او هر شب در اتـاق یکى از آنان بـه سر مى بـرد و تـساوى را کاملا رعایت مى کرد; حتى در دوران مریضى ایشان که بـه وفاتش منجر شد, رعایت تساوى را مى کرد, تا اینکه بیمارى بر او سخت شد و طبق نقل از همسرانش اجازه خواست در اتاق عایشه بماند. شاید ماندن در خانه عایشه به این جهت بود که او جوانتر بود و بیشتـر مى تـوانست از عهده کارهاى منزل و مداواى حضرت بـرآید, و شاید جـهات دیگرى داشتـه که بـعدا مورد اشاره واقع خواهد شد.  ـ پیامبر(ص)در سفرها و جنگها رعایت تساوى را مى نمود و پیوسته قـرعـه مى کـشـید و طبـق آن یکـى از زنان را همراه خـود مى بـرد. شایان ذکر است چون زمان و مدت غزوه ها معلوم نبود, راهى بـهتر از قرعـه کشـیدن بـراى رعـایت عـدالت و بـرابـرى وجـود نداشـت. جالب است بدانیم این همه اصرار بر تساوى و برابرى بین همسران و حتى اجازه خواستن از آنان در برخى موارد, از کسى سر مى زند که خداوند بـه او اجازه داده است بـین زنانش بـا بـرابـرى و تساوى برخـورد نکـند و زنان او نیز بـا همـین شـرط نزد او مـانده اند. قرآن مى فرماید: ((ترجى من تشإ منهن و تـووى الیک من تـشإ و من ابتـغیت ممن عزلت فلا جناح علیک ذلک ادنى ان تـقر اعینهن و لا یحزن و یرضین بما اتیتهن کلهن; نوبت هر کدام از زنها را که مى خواهى, بـه تإخیر انداز و هر کدام را که خواهى, پیش خود جاى ده. بـر تو بـاکى نیست که هر کدام را که ترک کرده اى,[ دوبـاره] طلب کنى. این نزدیکتـر اسـت بـراى اینکه چـشمانشان روشن گردد و دلتـنگ نشوند و همگى بـه آنچـه بـه آنان داده اى, خشنود شوند.)) شایان ذکر است این اختیارات را خود همسران پیامبر اکرم(ص)بـه او دادند. هنگامى که او آنان را ـ طبـق دستور و ارشاد خداوند ـ بین ماندن نزد پیامبر(ص) و تحمل زندگى ساده آن حضرت و بـین طلاق مخیر ساخت, همگى ماندن نزد آن حضرت و بـا هر شرایطى که پیامبـر اکرم(ص)صلاح بـداند را قبـول کردند, آیات 28 و 29 سوره احزاب از این واقعه بازگویى مى کند; بنابـراین رعایت نکردن تساوى, احجافى در حق زنان نبود, بلکه همگى آن را قبول کرده بـودند و آیه قرآن نیز بر این مطلب تصریح دارد, ولى با این حال پیامبر اکرم(ص)تـمام سعى خـود را بـراى رعایت تـساوى و عدالت, بـه کار مى بـرد.حتـى پـیامبـر اکرم(ص)در حال احرام رعایت مساوات را مى کـرد و هر شـب را کـنار یکـى از آنان بـه سـر مى بـرد. اگرچـه بـهره گیرى جنسى در حال احرام حرام است, ولى منافاتـى بـا رعایت تساوى بین آنان نداشت.




موسی مباشری ::: دوشنبه 85/12/28::: ساعت 11:35 عصر

رعایت روحیه هر یک از همسران

یکى دیگر از ویژگیهاى پیامبر(ص)که محبت همسرانش را بـه همراه داشت, رعایت روحیات آنان و ابراز علاقه به تمامى آنان مناسب بـا شإن هر یک بود; بـه طورى کـه هیچ کـدام احـسـاس نمى کـرد دیگرى محبوبـتـر از او نزد پـیامبـر(ص)است; مثلا وقتـى مى دید عایشه زن جوانى است که دوست دارد محبوب شوهر خود بـاشد, بـا الفاظى نظیر ((کلمینى یا حمیرا; اى حمیرا! با من سخن بگو)) محبـت او را بـه خود جلب مى کرد. و وقتى بـا ((ام سلمه)) مواجه مى شد که داراى فرزندانى بود و بچه هایش را نیز بـسیار دوست مى داشت, احوال آنان را مى پـرسید و بـر آنان اسم جدیدى مى گذاشت که نشانه اعتـنا بـه آنان بـود; مثـلا او دختـر کوچـکى داشت که نامش ((زینب)) بـود و پـیامبـر اکرم(ص)او را ((زناب)) صدا مى زد و مى پـرسید: ((زناب)) کجاست, یا وقتى در حجه الوداع شتر صفیه از رفتـن ایستـاد و صفیه از شدت ناراحتى گریه کرد, پـیامبـر(ص)بـا دست خود اشکهاى او را پـاک کرد و او را دلدارى داد و دستـور داد قافله همان جـا فرود آید, در حالى که تـصمیم بـه فرود آمدن در آن مکان رانداشت. پیامبر اکرم(ص)به خاطر اهانتى که زینب بـنت جحش بـه صفیه کرد, مدتى با زینب قطع رابـطه کرد, ولى پس از اینکه زینب از کار خود پشیمان شد, پـیامبـر(ص)بـه غرفه او رفت و تـختـخوابـش را مرتـب کرد و این گونه محبت خود را به او ابراز کرد.  وقتى بـه ((بـره)) دختر حارث از بـنى المصطلق که در جنگ اسیر شده, پیشنهاد ازدواج داد و او با خوشحالى پذیرفت, پیامبر(ص)اسم او را ((جویریه)) نهاد . و با این کارها محبت او را کاملا به خود جذب کرد.




موسی مباشری ::: دوشنبه 85/12/28::: ساعت 11:33 عصر

مدارا کردن

          ویژگى دیگر پیامبر اکرم(ص)با همسران, مدارا کردن او در برابر اشتباهات آنان و عفو و گذشت بود. گاهى اشتباه و خطاهاى همسران, تـجاوز بـه حقوق پـیامبـر(ص)بـود. در این صورت حضرت حتـى بـدون یادآورى به آنان, از کنار این قضیه مى گذشت و آنان متوجه اشتباه خود مى شدند و سرافکنده مى گشتند; ولى گاه خطاها و اشتباهات آنان در امور مربوط به دیگران بود, که پیامبـر(ص)بـا گفتار و کردارى مناسب, آنان را متوجه مى کرد و اگر اشتـبـاه آنان ناشى از جهالت بود, با بیانى خوش این نقیصه را برطرف مى کرد, زیرا تبلیغ احکام و هدایت انسانها یکى از وظایف انبیاست.  رجوع به اکثر نمونه هاى مطرح شده مى تواند دلیل خوبـى بـراى این ویژگى بـاشد; مثلا وقتى عایشه بـه ایشان گفت: دهانت بـوى مغافیر مى دهد, آیا مغافیر خورده اى؟ حـضرت فرمود: خـیر. نزد زینب شربـت عسل خورده ام. پیامبـر(ص)هیچ تحقیقى نکرد آیا وى راست مى گوید یا نقشه اى کشیده است, بلکه بـا سخت گیرى بـر خود و محروم ساختن خود از خوردن عسل, مشکل را حـل کرد و سوگند یاد کرد دیگر از آن عسل ننوشد. و یا مثـلا بـه همسرانش نگفت: تـو چـنین حقى ندارى, زیرا خودت در آن روزى که من طبـق فرمان خداوند تو و سایر همسرانم را بـین ماندن و بـا زندگى سـاده سـاخـتـن و یا طلاق گرفـتـن مخـیر ساختم; اولى را اختیار کردى! و باز نفرمود: آیه قرآن به من اختیار داده که نوبـت هر کدام از زنان را خواستـم, بـه تـإخیر بیندازم و هر کدام را خواستم, مقدم بدارم. پیامبـر(ص)بـدون هیچ گونه استفاده از حق قانونى خود و یا اشاره به ناسازگاریهاى برخى همسران و امثال آن, از تمامى این امور بـا کمال بـزرگوارى صرف نظر مى کرد.




موسی مباشری ::: دوشنبه 85/12/28::: ساعت 11:32 عصر

اخلاق خانوادگى

              پیامبر بزرگوار اسلام (ص) در خانواده مهربان بود, نسبت به همسران خود هیچ گونه خشونتى نمى کرد, و این برخلاف خلق وخوى مکیان بود. بد زبانى برخى از همسران خویش را تحمل مى کرد تا آن جا که دیگران از این همه تحمل, رنج مى بردند. او به حسن معاشرت با زنان توصیه و تإکید مى کرد و مى گفت: همه ى مردم داراى خصلت هاى نیک و بد هستند, مرد نباید تنها جنبه هاى ناپسند همسر خویش را در نظر بگیرد و همسر خود را ترک کند, چه هرگاه از یک خصلت او ناراحت شود خصلت دیگرش مایه ى خشنودى اوست و این دو را باید با هم به حساب آورد. او با فرزندان و با فرزندزادگان خود فوق العاده عطوف و مهربان بود, به آن ها محبت مى کرد, روى دامن خویش مى نشاند, بر دوش خویش سوار مى کرد, آن ها را مى بوسید; و این ها همه برخلاف خلق و خوى رایج آن زمان بود .روزى در حضور یکى از اشراف یکى از فرزندزادگان خویش (حضرت مجتبى (ع)) را مى بوسید, آن مرد گفت: من دو پسر دارم و هنوز حتى یک بار هیچ کدام از آن ها را نبوسیده ام! فرمود: ((من لایرحم لایرحم)); کسى که مهربانى نکند, رحمت خدا شامل حالش نمى شود. نسبت به فرزندان مسلمین نیز مهربانى مى کرد, آن ها را روى زانوى خویش نشانده دست بر سر آن ها مى کشید. گاه مادران, کودکان خردسال خویش را به او مى دادند که براى آن ها دعا کند, اتفاق مى افتاد که احیانا آن کودکان روى جامه اش ادرار مى کردند, مادران ناراحت شده و شرمنده مى شدند و مى خواستند مانع ادامه ى ادرار بچه شوند, او آن ها را از این کار به شدت منع مى کرد و مى گفت: مانع ادامه ى ادرار بچه نشوید. این که جامه ى من نجس بشود اهمیت ندارد, تطهیر مى کنم.




موسی مباشری ::: دوشنبه 85/12/28::: ساعت 11:30 عصر

نظافت و بوى خوش

          پیامبر رحمت (ص) به نظافت و بوى خوش علاقه ى شدید داشت, هم خودش رعایت مى کرد و هم به دیگران دستور مى داد. به یاران و پیروان خود تإکید مى نمود که تن و خانه ى خویش را پاکیزه و خوشبو نگه دارند. به خصوص روزهاى جمعه وادارشان مى کرد غسل کنند و خود را معطر سازند که بوى بد از آن ها استشمام نشود, آن گاه در نماز جمعه حضور یابند.




موسی مباشری ::: دوشنبه 85/12/28::: ساعت 11:28 عصر

برخورد و معاشرت

                آن حضرت (ص) درمعاشرت با مردم, مهربان و گشاده رو بود, در سلام به همه, حتى کودکان و بردگان, پیشى مى گرفت. پاى خود را جلو هیچ کس دراز نمى کرد و درحضور کسى تکیه نمى نمود. غالبا دو زانو مى نشست, در مجالس دائره وار مى نشست تا مجلس بالا و پائینى نداشته باشد و همه جایگاه مساوى داشته باشند. از اصحابش تفقد مى کرد, اگر سه روز یکى از اصحاب را نمى دید سراغش را مى گرفت, اگر مریض بود عیادت مى کرد و اگر گرفتارى داشت کمکش مى نمود. در مجالس, تنهابه یک فرد نگاه نمى کرد و یک فرد را طرف خطاب قرار نمى داد بلکه نگاه هاى خود را در میان جمع تقسیم مى کرد. از این که بنشیند و دیگران خدمت کنند تنفر داشت, از جا برمى خاست و در کارها شرکت مى کرد. مى گفت: خداوند کراهت دارد که بنده را ببیند که براى خود نسبت به دیگران امتیازى قایل شده است.




موسی مباشری ::: دوشنبه 85/12/28::: ساعت 11:27 عصر

نرمى در عین صلابت

                حضرت محمد (ص) در مسائل فردى و شخصى و آن چه مربوط به شخص خودش بود, نرم و ملایم و باگذشت بود, گذشت هاى بزرگ و تاریخى اش یکى از علل پیشرفتش بود. اما در مسائل اصولى و عمومى, آن جا که حریم قانون بود, سختى و صلابت نشان مى داد و دیگر جاى گذشت نمى دانست. پس از فتح مکه و پیروزى بر قریش, تمام بدىهایى که قریش در طول بیست سال نسبت به خود او مرتکب شده بودند نادیده گرفت و همه را یک جا بخشید. توبه قاتل عموى محبوبش حمزه را پذیرفت. اما در همان فتح مکه, زنى از بنى مخزوم مرتکب سرقت شده بود و جرمش محرز گردید, خاندان آن زن که از اشراف قریش بودند و اجراى حد سرقت را توهینى به خود تلقى مى کردند, سخت به تکاپو افتادند که رسول خدا از اجراى حد صرف نظر کند. بعضى از محترمین صحابه را به شفاعت برانگیختند, ولى رنگ رسول خدا از خشم برافروخته شد و گفت: چه جاى شفاعت است؟ مگر قانون خدا را مى توان به خاطر افراد تعطیل کرد؟ هنگام عصر آن روز در میان جمع سخنرانى کرد و گفت:  اقوام و ملل پیشین از آن جهت سقوط کردند و منقرض شدند که در اجراى قانون خدا تبعیض مى کردند, هر گاه یکى از اقویا و زبردستان مرتکب جرم مى شد, معاف مى شد و اگر ضعیف و زیردستى مرتکب مى شد, مجازات مى گشت. سوگند به خدایى که جانم در دست اوست, در اجراى (عدل) درباره ى هیچ کس سستى نمى کنم هر چند از نزدیک ترین خویشاوندان خودم باشد.




موسی مباشری ::: دوشنبه 85/12/28::: ساعت 11:26 عصر

زهد و ساده زیستى

         پیامبر اکرم (ص) زهد و ساده زیستى از اصول زندگى او بود. ساده غذا مى خورد, ساده لباس مى پوشید و ساده حرکت مى کرد. زیراندازش غالبا حصیر بود, بر روى زمین مى نشست, با دست خود از بز شیر مى دوشید, و بر مرکب بى زین و پالان سوار مى شد, و از این که کسى در رکابش حرکت کند به شدت جلوگیرى مى کرد. قوت غالبش نان جوین و خرما بود. کفش و جامه اش را با دست خویش وصله مى کرد. در عین سادگى, طرفدار فلسفه ى فقر نبود, مال و ثروت را به سود جامعه و براى صرف در راه هاى مشروع, لازم مى شمرد, مى گفت: نعم المال الصالح للرجل الصالح; چه نیکو است ثروتى که از راه مشروع به دست آید براى آدمى که شایسته ى داشتن ثروت باشد و بداند چگونه صرف کند. و هم مى فرمود: نعم العون على تقوى الله الغنى; مال و ثروت کمک خوبى است براى تقوا.




موسی مباشری ::: دوشنبه 85/12/28::: ساعت 11:26 عصر

تأکید به زنان دراطاعت از شوهر
    یکی از مهمترین مسائل مشترک زناشویی پیروی و اطاعت زن از شوهر است. بدیهی است پیرامون مسائل مختلف، به ویژه موضوعات خانوادگی، امکان اختلاف نظر بین زن و شوهر وجود دارد که منجر به وحدت نظر بین زوجین نمی شود و این دوگانگی نظر ممکن است تا آنجا پیش رود که موجب از هم پاشیدن زندگی شود. بنابراین ضرورت پیروی و پذیرش یک نظر درمقابل نظر دیگر برای انسجام زندگی انکارناپذیراست و نظم زندگی تنها در سایه وحدت نظرزوجین تضمین خواهد شد و این نظم اقتضا می کند که نظر یکی از دو زوج همواره محور واساس برنامه ریزی زندگی خانوادگی باشد. گرچه لزوما چنین مفهومی به معنای درستی آن نظرنیست، اما نظم خانوادگی مستلزم تفوق و برتری یک نظر بر نظر دیگر است. در متون اسلامی پیروی و اطاعت از نظر مرد به عنوان حق مرد بر زن تلقی شده است. از امام باقر«ع» نقل شده است: «زنی به محضرپیامبر«ص » آمد و عرض کرد: حق شوهر بر زن چیست؟ حضرت فرمود: این که زن از شوهر فرمان برد و مخالفت و عصیان او نکند و چیزی ازخانه شوهر بدون اجازه او صدقه ندهد و روزه مستحب جز با اجازه او نگیرد».گاهی مسئله اطاعت زن از شوهر به حدی سفارش شده است که بهتر است زن حتی بدون اجازه شوهر به ملاقات پدر بیمار خود نرود. ازانس روایت شده است: «مردی به جهاد رفت و به زنش سفارش کرد تا وقتی که بازگردد از طبقه بالابه طبقه پایین نیاید، در حالی که پدر زن در طبقه پایین بود. پدر بیمار شد. زن کسی را به محضرپیامبر(ص  (فرستاد که از او اجازه بگیرد تا نزد پدررود. پیامبر«ص » جواب فرستاد: از خدا بترس و ازشوهر اطاعت کن .
    
واقعه دیگری در زمان پیامبر اسلام «ص » اتفاق افتاد که اهمیت اطاعت و پیروی زن از شوهر را ثابت می کند. در زمان پیامبر اسلام «ص » مردی برای کاری از خانه بیرون رفت و از همسرش پیمان گرفت که تا او باز گردد از خانه بیرون نرود
.
   
 پدرزن مریض شد و قاصدی خدمت پیامبر«ص »فرستاد که قصه را بازگوید و از او اجازه بخواهد که به عیادت پدر رود. پیامبر«ص » اجازه نداد و پیغام داد که در خانه ات بنشین و فرمان شوهرت را اطاعت کن. پدرزن فوت کرد. زن از پیغمبر«ص »اجازه خواست تا بر جنازه پدر حاضر شود.حضرت فرمود: در خانه بنشین و شوهر را اطاعت کن. پدر را دفن کردند. پیامبر«ص » برای زن قاصدی فرستاد که خداوند متعال تو و پدرت را به واسطه این اطاعت که از شوهر نمودی آمرزید.از امام صادق «ع» نقل شده است: جمعی خدمت پیامبر اسلام «ص » رسیدند و گفتند: ما مردمی را می بینیم که به یکدیگر سجده می کنند.حضرت فرمود: اگر کسی را دستور می دادم که به کسی سجده کند، به زن می گفتم که شوهر را سجده کند.




موسی مباشری ::: دوشنبه 85/12/28::: ساعت 11:23 عصر

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 21


بازدید دیروز: 4


کل بازدید :162880
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
موسی مباشری
رهبر معظم انقلاب(مدظله العالی) در این مقطع زمانى، یاد و نام مبارک پیامبر اعظم از همیشه زنده‏تر است؛ و این یکى از تدابیر حکمت و الطاف خفیّه‏ى الهى است. امروز امت اسلام و ملت ما بیش از همیشه به پیغمبر اعظم خود نیازمند است؛ به هدایت او، به بشارت و انذار او، به پیام و معنویت او، و به رحمتى که او به انسان‏ها درس داد و تعلیم داد. امروز درس پیغمبر اسلام براى امتش و براى همه‏ى بشریت، درسِ عالم شدن، قوى شدن، درس اخلاق و کرامت، درس رحمت، درس جهاد و عزت، و درس مقاومت است. پس نام امسال به طور طبیعى، نام مبارک پیامبر اعظم است. در سایه‏ى این نام و این یاد، ملت ما درس‏هاى پیغمبر را باید مرور کند و آنها را به درس‏هاى زندگى و برنامه‏هاى جارى خود تبدیل کند. ملت ما به شاگردى مکتب نبوى و درس محمّدى (صلّى‏اللَّه‏علیه‏وآله) افتخار مى‏کند **********************************
 
>>فهرست موضوعی یادداشت ها<<<
 
 
>>لوگوی دوستان<<
 
>>موسیقی وبلاگ<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<