موسی مباشری - پیامبر اعظم (حضرت محمد صلی الله علیه وآله) .
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خیری در زندگانی نیست مگر برای دو کس : دانشمندی پیروی شده یا شنونده ای فراگیرنده . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

پیامبر اعظم (حضرت محمد صلی الله علیه وآله) .

نرمى در عین صلابت

                حضرت محمد (ص) در مسائل فردى و شخصى و آن چه مربوط به شخص خودش بود, نرم و ملایم و باگذشت بود, گذشت هاى بزرگ و تاریخى اش یکى از علل پیشرفتش بود. اما در مسائل اصولى و عمومى, آن جا که حریم قانون بود, سختى و صلابت نشان مى داد و دیگر جاى گذشت نمى دانست. پس از فتح مکه و پیروزى بر قریش, تمام بدىهایى که قریش در طول بیست سال نسبت به خود او مرتکب شده بودند نادیده گرفت و همه را یک جا بخشید. توبه قاتل عموى محبوبش حمزه را پذیرفت. اما در همان فتح مکه, زنى از بنى مخزوم مرتکب سرقت شده بود و جرمش محرز گردید, خاندان آن زن که از اشراف قریش بودند و اجراى حد سرقت را توهینى به خود تلقى مى کردند, سخت به تکاپو افتادند که رسول خدا از اجراى حد صرف نظر کند. بعضى از محترمین صحابه را به شفاعت برانگیختند, ولى رنگ رسول خدا از خشم برافروخته شد و گفت: چه جاى شفاعت است؟ مگر قانون خدا را مى توان به خاطر افراد تعطیل کرد؟ هنگام عصر آن روز در میان جمع سخنرانى کرد و گفت:  اقوام و ملل پیشین از آن جهت سقوط کردند و منقرض شدند که در اجراى قانون خدا تبعیض مى کردند, هر گاه یکى از اقویا و زبردستان مرتکب جرم مى شد, معاف مى شد و اگر ضعیف و زیردستى مرتکب مى شد, مجازات مى گشت. سوگند به خدایى که جانم در دست اوست, در اجراى (عدل) درباره ى هیچ کس سستى نمى کنم هر چند از نزدیک ترین خویشاوندان خودم باشد.




موسی مباشری ::: دوشنبه 85/12/28::: ساعت 11:26 عصر

تأکید به زنان دراطاعت از شوهر
    یکی از مهمترین مسائل مشترک زناشویی پیروی و اطاعت زن از شوهر است. بدیهی است پیرامون مسائل مختلف، به ویژه موضوعات خانوادگی، امکان اختلاف نظر بین زن و شوهر وجود دارد که منجر به وحدت نظر بین زوجین نمی شود و این دوگانگی نظر ممکن است تا آنجا پیش رود که موجب از هم پاشیدن زندگی شود. بنابراین ضرورت پیروی و پذیرش یک نظر درمقابل نظر دیگر برای انسجام زندگی انکارناپذیراست و نظم زندگی تنها در سایه وحدت نظرزوجین تضمین خواهد شد و این نظم اقتضا می کند که نظر یکی از دو زوج همواره محور واساس برنامه ریزی زندگی خانوادگی باشد. گرچه لزوما چنین مفهومی به معنای درستی آن نظرنیست، اما نظم خانوادگی مستلزم تفوق و برتری یک نظر بر نظر دیگر است. در متون اسلامی پیروی و اطاعت از نظر مرد به عنوان حق مرد بر زن تلقی شده است. از امام باقر«ع» نقل شده است: «زنی به محضرپیامبر«ص » آمد و عرض کرد: حق شوهر بر زن چیست؟ حضرت فرمود: این که زن از شوهر فرمان برد و مخالفت و عصیان او نکند و چیزی ازخانه شوهر بدون اجازه او صدقه ندهد و روزه مستحب جز با اجازه او نگیرد».گاهی مسئله اطاعت زن از شوهر به حدی سفارش شده است که بهتر است زن حتی بدون اجازه شوهر به ملاقات پدر بیمار خود نرود. ازانس روایت شده است: «مردی به جهاد رفت و به زنش سفارش کرد تا وقتی که بازگردد از طبقه بالابه طبقه پایین نیاید، در حالی که پدر زن در طبقه پایین بود. پدر بیمار شد. زن کسی را به محضرپیامبر(ص  (فرستاد که از او اجازه بگیرد تا نزد پدررود. پیامبر«ص » جواب فرستاد: از خدا بترس و ازشوهر اطاعت کن .
    
واقعه دیگری در زمان پیامبر اسلام «ص » اتفاق افتاد که اهمیت اطاعت و پیروی زن از شوهر را ثابت می کند. در زمان پیامبر اسلام «ص » مردی برای کاری از خانه بیرون رفت و از همسرش پیمان گرفت که تا او باز گردد از خانه بیرون نرود
.
   
 پدرزن مریض شد و قاصدی خدمت پیامبر«ص »فرستاد که قصه را بازگوید و از او اجازه بخواهد که به عیادت پدر رود. پیامبر«ص » اجازه نداد و پیغام داد که در خانه ات بنشین و فرمان شوهرت را اطاعت کن. پدرزن فوت کرد. زن از پیغمبر«ص »اجازه خواست تا بر جنازه پدر حاضر شود.حضرت فرمود: در خانه بنشین و شوهر را اطاعت کن. پدر را دفن کردند. پیامبر«ص » برای زن قاصدی فرستاد که خداوند متعال تو و پدرت را به واسطه این اطاعت که از شوهر نمودی آمرزید.از امام صادق «ع» نقل شده است: جمعی خدمت پیامبر اسلام «ص » رسیدند و گفتند: ما مردمی را می بینیم که به یکدیگر سجده می کنند.حضرت فرمود: اگر کسی را دستور می دادم که به کسی سجده کند، به زن می گفتم که شوهر را سجده کند.




موسی مباشری ::: دوشنبه 85/12/28::: ساعت 11:23 عصر

 

زن از نگاه حضرت محمد (ص)

  آن حضرت در مورد سزاى زن و مرد همسر آزارمی فرماید:

«أَیُّمَا امْرَأَة أَذَتْ زَوْجَها بِلِسانِها لَمْ یَقْبَلِ اللّهُ مِنْها صَرْفًا وَ لا عَدْلاً وَ لا حَسَنَةً مِنْ عَمَلِها حَتّى تُرْضِیَهُ وَ إِنْ صامَتْ نَهارَها وَ قامَتْ لَیْلَها وَ کانَتْ أَوَّلَ مَنْ یَرِدُ النّارَ وَ کَذلِکَ الرَّجُلُ إِذا کانَ لَها ظالِمًا.»:

-هر زنى که شوهر خود را با زبان بیازارد، خداوند هیچ جبران و عوض و نیکى از کارش را نمىپذیرد تا او را راضى کند، اگرچه روزش را روزه بگیرد و شبش را به عبادت بگذراند، و چنین زنى اوّل کسى است که داخل جهنّم خواهد شد، و همچنین است اگر مرد به زنش ستم روا دارد.

 ودر مورد سزاى زن ناسازگار با شوهر می فرمایند:

«أَیُّمَا امْرَأَة لَمْ تَرْفُقْ بِزَوْجِها وَ حَمَلَتْهُ عَلى ما لا یَقْدِرُ عَلَیْهِ وَ ما لا یُطیقُ لَمْ تُقْبَلْ مِنْها حَسَنَةٌ وَ تَلْقَى اللّهَ وَ هُوَ عَلَیْها غَضْبانُ.»:

-هر زنى که با شوهر خود مدارا ننماید و او را به کارى وادار سازد که قدرت و طاقت آن را ندارد، از او کار نیکى قبول نمىشود و در روز قیامت، خدا را در حالتى ملاقات خواهد کرد که بر وى خشمگین باشد.

-ودر باره ی رفتار بازنان می فرماید: در رفتار با زنان، از خدا بترسید و درباره آنان، از نیکى دریغ ننمایید

-در مقام مادر می فرماید:بهشت زیر قدمهاى مادران است. .

-از جمله حقوق فرزند بر پدر این است که نام نیکو بر او بگذارد و نوشتن به او بیاموزد و چون بالغ شد، برای او همسر انتخاب کند.

 -شرم نمی‌کنید که زنانتان را مانند بندگان می‌زنید ؟

 -وقتی مردی دو زن داشته باشد و میان آن ها به عدالت رفتار نکند، روز قیامت یک نیمه ی او افتاده است.

 -شرم ندارید که زن را اول روز می‌زنید و آخر روز با او هم بستر می‌شوید ؟

 -زن بگیرید و طلاق مدهید، زیرا خداوند مردانی که مکرر زن بگیرند و زنانی را که مکرر شوهر کنند دوست ندارد.

 -در کار بخشش میان فرزندان خویش مساوات را رعایت کنید. من اگر کسی را برتری می‌دادم زنان را برتر می دادم.

 -احترام بانوان را پاس ندارد مگر شخص بزرگوار و محترم و به ایشان اهانت ننماید مگر شخص پست و فرومایه.

 -بهترین شما کسانی هستند که برای زنان خود بهتر باشند .

 -جبرئیل آن قدر در خصوص زن سفارش کرد، تا بدان جا که فکر کردم طلاق زن بدون ارتکاب عمل زشت (زنا) روا نیست.

 - مردی که همسرش را بیازارد، نماز و هیچ کار خیری از او پذیرفته نیست و نخستین کسی است که وارد آتش می‌شود.

 - چه بسیار زنانی که فقیه تر از مردان هستند.

-  چه بسیار زنانی که بهتر از مردان هستند.




موسی مباشری ::: دوشنبه 85/12/28::: ساعت 11:22 عصر

«قرآن و انگیزه‏ی بعثت
          خدای متعال در قرآن کریم پیامبر خود را با چهار صفت بسیار مهم به مردم معرفی می‌کند:
          "لقد جائَکم رَسولٌ مِن انفسِکم عَزیزٌ عَلیهِ مَا عَنِتمْ حَرِیصٌ عَلیکم بالمُؤمِنِین رَوُفٌ رَحیم"(توبه)
          - مردمی است: چون از مردم است به همه دردها و مشکلات آنان آشنا است؛ " مِنْ اَنفُسِکم"
          - دلسوز است: از هر گونه ناراحتی و رنج و زیان مردم سخت ناراحت می‌شود؛ "عَزیزعلیه مَا عَنتم"
          - علاقه زیادی به مردم دارد: عشق بسیار به خیر و سعادت و پیشرفت و بزرگی و مجد و هدایت مردم دارد؛ "حَریصٌ عَلیکم"
          - مهربان و رئوف است: نسبت به مؤمنین مهربانی و رأفت خاصی دارد؛ " بِالمُؤمِنینَ رَؤفٌ رَحیم"
            با بررسی آیات قرآن و روایات پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام به دست می‏آید که انگیزه بعثت و اهداف آن در دو پایه خلاصه می‏شود:
          1- نفی معبودهای باطل و عوامل سقوط.
          2- پیمودن راه‌های تکامل در ابعاد گوناگون که اساس آن اعتقاد به یکتایی و بی‏همتایی خداست.
          ولی در پرتو تجزیه و تحلیل آیات و روایات، می‏توان به ده انگیزه و هدف از اهداف و انگیزه‏های بعثت اشاره کرد که عبارتند از:
          1- اتمام حجّت، چنان که در آیه 165 سوره نساء می‏خوانیم: «رُسُلاً مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ لِئَلاّ یَکُونَ لِلنّاسِ عَلَی اللّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ؛ پیامبرانی که بشارت دهنده و بیم دهنده بودند، تا بعد از این پیامبران، حجّتی برای مردم بر خدا باقی نماند) و بر همه اتمام حجّت شود.»)
          2 ـ رفع اختلاف، چنان که در آیه 213 سوره بقره می‏خوانیم: «کانَ النّاسُ اُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِیینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرینَ وَ اَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النّاسِ فیَما اخْتَلَفُوا فِیهِ؛ مردم در آغاز یک دسته بودند و تضادی در میانشان وجود نداشت، به تدریج جوامع و طبقات پدید آمد، و اختلافات و تضادهایی در میان آن‏ها رخ داد در این حال خداوند پیامبران را برانگیخت، تا مردم را بشارت و بیم دهند، و کتاب آسمانی که به سوی خود دعوت می‏کرد، با آنها نازل نمود، تا در میان مردم در آن‏چه اختلاف داشتند، داوری کند.»
          3- قیام به عدالت، چنان که در آیه 25 حدید می‏خوانیم: «لَقَدْ اَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ اَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَالْمِیزانَ لِیَقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ؛ ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حق از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم، تا مردم قیام به عدالت کنند.»
          4- آزادی و آزادگی، و رهایی از امور بیهوده و خرافات، چنان‏که در آیه 157 سوره اعراف می‏خوانیم: «اَلَّذِین یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ ... وَ یَضَعُ عَنْهُمْ اِصْرَهُمْ وَ الاَغْلالَ الَّتی کانَتْ عَلَیْهِمْ؛ کسانی که از فرستاده خدا پیامبر صلی الله علیه و آله پیروی می‏کنند ... پیامبری که بارهای سنگین و زنجیرهایی را که بر آنها بود از دوش و گردنشان، برمی‏دارد. منظور از زنجیر در این‏جا عبارت است از: زنجیر جهل و نادانی، بت‏پرستی و خرافات، انواع تبعیضات و بی‏عدالتی‏ها، قوانین نادرست، و اسارت و استبداد در چنگال طاغوت‏ها است
          5 ـ هدایت، امر به معروف و نهی از منکر و رهایی از ظلمت‏ها و کشیدن انسان‏ها به سوی نور، چنان‏که در آیه 1 و 5 ابراهیم، و 16 مائده و 175 اعراف آمده، از جمله در آیه یک سوره ابراهیم می‏خوانیم: «الـر * کِتابٌ اَنْزَلْناهُ اِلَیْکَ لِتُخْرجَ النّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ اِلَی النُّورِ؛ این کتابی است که بر تو ای پیامبر نازل کردیم، تا مردم را از تاریکی‏های (شرک و ظلم و جهل) به سوی روشنایی (ایمان، عدل و آگاهی) به فرمان پروردگارشان درآوری.»
          6 ـ آموزش کتاب و حکمت، چنان که در آیه 2 سوره جمعه می‏خوانیم: «هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الاُمِیّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَالْحِکْمَةَ؛ خداوند کسی است که در میان جمعیّت درس نخوانده، رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها می‏خواند، و آنها را تزکیه می‏کند، و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت می‏آموزد.»
          7 ـ تهذیب و پاک‏سازی، چنان که در آیه 2 جمعه (آیه قبل) همین مطلب ذکر شده است.
          8 ـ آزادی انسان‏ها از زیر یوغ طاغوت‏ها و استکبار، چنان‏که در آیه36 نحل می‏خوانیم: «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِی کُلِّ اُمَّةٍ رَسُولاً اَنِ اعْبُدُواللّهَ وَاجْتَنِبُوا الطّاغُوتَ؛ ما در هر امّتی رسولی برانگیختیم که خدای یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید.»
          9ـ تقویت و ارتقاء تفکّر و اندیشه صحیح و والا، چنان که امام کاظم علیه السلام فرمود: «مابَعَثَ اللّهُ اَنْبِیائَهُ وَ رُسُلَهُ اِلی عِبادِهِ اِلاّ لِیَعْقِلُوا عَنِ اللّهِ ... وَاَکْمَلُهُمْ عَقْلاً اَرْفَعُهُمْ دَرَجَةً فِی الدُّنْیا وَالآخِرَةِ؛ خداوند پیامبران و رسولان را به سوی بندگانش مبعوث نکرد، مگر این که از جانب خدا تعقل کنند و بیندیشند و از این سو، بر معلومات و ارتقاء فکری خود بیفزایند.»
          10- تکمیل و ارتقاء ارزش‏های اخلاقی، چنان که رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «اِنَّما بُعِثْتُ لاُتَمِّمَ مَکارِمَ الاَخْلاقِ؛ همانا به پیامبری برانگیخته شده‏ام تا ارزش‏های اخلاقی را به کمال برسانم.
          و در سخن دیگر فرمود: «اِنَّما بُعِثْتُ لاُتَمِّمَ حُسْنَ الاَخْلاقِ؛ همانا مبعوث شده‏ام تا نیکی اخلاق را به درجه عالی و کمال برسانم.»
          امید که در پرتو بعثت از تمام فرهنگ‏های بیگانه، رهایی یابیم و جسم و جان خود را با تعالیم انبیا ـ خصوصا پیامبر بزرگ اسلام ـ شست و شو دهیم.
         


موسی مباشری ::: دوشنبه 85/12/28::: ساعت 12:19 صبح

رحلت پیامبر

 حجة الوداع " آخرین سفر پیامبر ( ص ) به مکه "
          چند ماه از عمر پربار پیامبر عالیقدر اسلام (ص ) باقی نمانده بود. سال دهم هجرت بود. پیامبر (ص ) اعلام فرمود: مردم برای انجام مراسم عظیم حج آماده شوند. بیش از صد هزار نفر گرد آمدند. پیامبر مکرم (ص )، با پوشیدن دو پارچه سفید، از مسجد شجره در نزدیک مدینه احرام بست و مسلمانان نیز همچنین .
          صدای گوش نواز: لبیک اللهم لبیک ، لا شریک لک لبیک ، در فضا طنین انداز شد. هزاران نفر این ندای ملکوتی پیامبر (ص ) را تکرار می کردند. شکوه عظیمی بود:
          وحدت اسلامی ، برابری و برادری تبلور یافت .
          پیامبر مکرم (ص )، برای اولین و آخرین بار مراسم و مناسک حج را، به مسلمانان آموخت . این سفر بزرگ نمایشگر ثمرات بزرگ و تلاشهای چند ساله پیغمبر اکرم (ص ) بود که جان و مال و زندگی خود را، خالصانه در راه تحقق آرمانهای اسلامی و فرمانهای الهی بذل کرد، و پیامهای الهی را به مردم جهان رسانید. پیامبر (ص ) در سرزمین عرفات - پس از نماز ظهر و عصر - هزاران نفر از مسلمانان پاک اعتقاد را، مخاطب ساخته چنین فرمود:
          "ای مردم ! سخنان مرا بشنوید - شاید پس از این شما را در این نقطه ملاقات نکنم - ای مردم ، خونها و اموال شما بر یکدیگر تا روزی که خدا را ملاقات نمائید مانند امروز و این ماه ، محترم است و هر نوع تجاوز به آنها، حرام است ".
          سپس مردم را به برابری و برادری فراخواند و به رعایت حقوق بانوان سفارش کرد و از شکستن حدود الهی بیم داد و از ستمکاری و تجاوز به حقوق یکدیگر بر حذر داشت و به تقوی توصیه کرد. 


موسی مباشری ::: دوشنبه 85/12/28::: ساعت 12:4 صبح

<   <<   6   7      
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 11


بازدید دیروز: 90


کل بازدید :162960
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
موسی مباشری
رهبر معظم انقلاب(مدظله العالی) در این مقطع زمانى، یاد و نام مبارک پیامبر اعظم از همیشه زنده‏تر است؛ و این یکى از تدابیر حکمت و الطاف خفیّه‏ى الهى است. امروز امت اسلام و ملت ما بیش از همیشه به پیغمبر اعظم خود نیازمند است؛ به هدایت او، به بشارت و انذار او، به پیام و معنویت او، و به رحمتى که او به انسان‏ها درس داد و تعلیم داد. امروز درس پیغمبر اسلام براى امتش و براى همه‏ى بشریت، درسِ عالم شدن، قوى شدن، درس اخلاق و کرامت، درس رحمت، درس جهاد و عزت، و درس مقاومت است. پس نام امسال به طور طبیعى، نام مبارک پیامبر اعظم است. در سایه‏ى این نام و این یاد، ملت ما درس‏هاى پیغمبر را باید مرور کند و آنها را به درس‏هاى زندگى و برنامه‏هاى جارى خود تبدیل کند. ملت ما به شاگردى مکتب نبوى و درس محمّدى (صلّى‏اللَّه‏علیه‏وآله) افتخار مى‏کند **********************************
 
>>فهرست موضوعی یادداشت ها<<<
 
 
>>لوگوی دوستان<<
 
>>موسیقی وبلاگ<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<